مصونیت سیاسی !!
همین است که دولت آمریکا به کنسولهایش پول می دهد : برای حفظ آبرو !
پدر او آنقدر خوب به کشورش خدمت کرده بود که مبتلا به الکلیسم شده بود ، آنهم علیرغم مصونیت سیاسی که داشت . واقعا مسخره است ! آخر مصونیت سیاسی چیز مقدسی است . آنقدر خوب که شما را از همه ی خطرات و بلایا حفظ می کند تا عاقبت از داخل زیرآبتان را بزند . حباب شیشه ای که حامی شماست ، عاقبت خودتان را خرد می کند . ایده آلیست ها نباید حق داشته باشند که نماینده ی کشورشان در ممالک خارجی شوند . آنها فقط مقادیر محدودی از واقعیت را می توانند هضم کنند .
[...]
او از آن دیپلمات های بسیار نادری بود که نمی توانند صدای شلیک جوخه های تیرباران را بشنوند و بعد اسموکینگ بپوشند و با دژخیمان در ضیافت های رسمی شرکت کنند . این نقص که برای یک نماینده ی آمریکا در خارج ، اساسى و بلکه مهلک است ، در پرونده ی مدیریت کارگزینی در وزارت خارجه با این کلمات منعکس شده بود : "ضعف شخصیت ، کمبود ظرفیت ، عدم تعادل" ؛ با وجود 53 سال سن ، هنوز مرد زیبایی بود ؛ آدمها امروزه واقعا پیر می شوند و این از معجزات آنتی بیوتیک هاست ؛ چشم هایش سیاه بود و این با طنز خاص شخص او خوب متناسب بود ، زیرا درخشش لطیف طنز ، در چشمان سیاه بهتر از چشمان آبی خود را می نمایاند . بسیار خوش پوش و بینهایت باهوش بود ، ولی ضعیف ، حاجتی به انکارش نبود . جس اورا بخصوص به سبب ضعفش دوست میداشت . آخر دنیای ما ساخته ی دست مردان قوی است .
خداحافظ گری کوپر ( رومن گاری )
- ۹۵/۰۲/۱۶