aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ویرجینیا وولف» ثبت شده است

لویل گفت : "برنارد کجاست ؟ چاقوی من پیش اوست . در ابزارخانه داشتیم قایق می ساختیم که سوزان آمد از کنار ما گذشت . و برنارد قایقش را رها کرد و دنبال سوزان راه افتاد . چاقوی من ، آن چاقوی تیز که قایق را می برد ، با خودش برد . برنارد مثل یک سیم آویخته یا دنباله ی شکسته ی زنگ همیشه در تقلاست . مثل جلبک دریایی است که بیرون پنجره نشسته باشد ، یک لحظه خشک است و لحظه ی بعد خیس . مرا سر در گم بجا گذاشت ، خودش دنبال سوزان رفت ، اگر سوزان گریه کند برنارد چاقوی مرا به او می دهد و داستانسرایی می کند . تیغه بزرگ امپراتور می شود ، تیغه ی شکسته مرد سیاه . من از موجودات دنباله رو بدم می آید . از چیزهایی که به آدم می چسبند بدم می آید . از سرگشتگی و درهم کردن چیزها بدم می آید . حالاست که زنگ می خورد و ما دیر می رسیم . حالا باید اسباب بازیها را رها کنیم . حالا باید با هم وارد بشویم . کتاب های درس و دفترهای مشق کنار هم روی رومیزی سبز چیده شده اند ."
خیزابها ( ویرجینیا وولف )
  • Zed.em