تفکر افلاطونی و تفکر ارسطویی
جمعه, ۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۵۴ ق.ظ
اگر فلسفهی افلاطون مجاهدهی اعجابانگیزی بود که به اندیشه امکان میداد تا بر فرازِ دنیای محسوس و مادی قرار گیرد ، و بدینگونه انسان را ماورای موجودات دیگر بر عرش بنشاند فلسفهی ارسطو اهتمام محتاطانهای بود تا نگذارد اندیشه چنان در اعماق افقهای دور معقولات مستغرق گردد که اصلاً با دنیای مرئی و محسوس هیچگونه رابطهای پیدا نکند . بدینگونه ، ارسطو در عصیانی که بر ضدِ تعلیم افلاطون نشان میدهد مخصوصاً سعی دارد تا آنرا هرقدر ممکن هست محسوس ، انسانی و اینجهانی کند و آن ورطهی عبورناپذیر ثنویت را که نظریهی مُثُل در بین محسوس و معقول و در بین جسم و روح پدید آورده بود درهمنوردد .
ارسطو و فن شعر ( عبدالحسین زرینکوب )
- ۰۱/۰۶/۰۴