اقتصادِ جو و فرهنگِ کار
در واقع اقتصاد جو ، مردم را وامیداشت که هرکدام به اندازهی احتیاج خود بخورند ، و به اندازهی استعداد خود به کار بپردازند . سعدی گوید :
نون جو و دوغگَو ( باستانی پاریزی )
°یادش بهخیر مرحوم صنعتی (حاج اکبر کر) مؤسس پرورشگاه صنعتی کرمان ، اصرار داشت هرکسی باید به اندازهی خود کار کند و بههمین دلیل بچههای پرورشگاه را هنر یاد میداد که یا نقاش میشدند ، یا نجار یا کفاش ؛ یکروز گدای کوری آمده بود چیزی میخواست ، حاجی گفت : برو کار کن !
کور گفت : من چشم ندارم ! چه کنم ؟
حاجی گفت : من کار به تو میدهم بهشرط اینکه کار کنی ، همه کارگرها روزی دو قران میگیرند من به تو سه قران میدهم .
سپس او را به کارگاه بنّایی پرورشگاه برد . خواهید گفت چه کاری از یک کارگر کور ساخته است ؟ حالا توجه کنید به ابتکار این مرد :
حاجی به کارگری که مأمور بود زنبیل خاکها را بردارد و ببرد بیرون در گود بریزد گفت : تو طرف جلو زنبیل را بگیر ، و به کارگر کور هم گفت : تو دو دستهی عقب زنبیل را در دست بگیر ، آنوقت کارگری زنبیل را پُر خاک میکرد ، کارگر بینا جلوی زنبیل را گرفته راه میافتاد و کارگر نابینا هم طرف عقب زنبیل را گرفته پشتسرش میرفت و خاکها را در خندق خالی میکرد . این کارگر کارش همین بود و یکبرابر و نیم دیگران حقوق میگرفت تا روزی که ساختمان پرورشگاه کرمان در خندق ساخته شد .
به حاج اکبر گفتند همه که نمیتوانند کار کنند ، مخصوصاً علما و فقها که نمیتوانند کارِ یدی انجام دهند . او میگفت : هرکس باید کاری انجام دهد . گفتند آخر مثلاً آقامیرزا محمدعلی امامجمعهی کرمان ، دراین سن و سال و با این فضل و دانش چه کاری میتواند بکند ؟ مرحوم صنعتی گفته بود : "پشم که میتواند بشَنَد "!
در آن مجلس خود آقامحمدعلی امامجمعه حضور داشته است . مرحوم حاجاکبر به او خطاب کرده ، گفته بود :
- میشه هم سبحاناللهات را بگی ، هم پشم بشنی .
حرف مرحوم صنعتی خیلی اهمیت دارد ، باید بدان بهدیدهی اعتناء نگریست : "مردْ کاری ، زنْ کاری ، تا بگردد روزگاری .
- ۰۱/۰۵/۰۱