راهِ فرارِ روح !
عموماً تصور میکنند که روح از مجاری طبیعی بدن بهخصوص از راه دهان و بینی فرار میکند . ...
وقتی کسی در حضور هندوها دهندره کند همیشه انگشتشان را گاز میگیرند و معتقدند که بدینوسیله نمیگذارند که روح از راهِ دهانِ گشوده بگریزد . مارکیزانها معمولاً دهان و بینی آدم درحال احتضار را میگیرند تا با جلوگیری از فرار روحِ او ، محتضر را زنده نگه دارند . همین رسم در مورد اهالی نیوکالدونیا نیز گزارش شده است . ...
واگلبوراهای استرالیا پیش از رها کردن جنازه معمولاً آتش گداخته در گوشهای جسد میگذارند تا روح در بدن بماند و تا چنین است روح نمیتواند به آنان صدمه بزند . ...
گفتارهای معمول در زبان اقوام متمدن مانند : به لب رسین جان ، یا دل توی دهان داشتن ، نشان میدهد که این فکر که جان یا روح از دهان یا بینی بهدر میرود چقدر طبیعی است .
[...]
مردمان اولیه معمولاً آدم خوابیده را بیدار نمیکردند زیرا روحش بیرون از بدن بود و ممکن بود فرصت بازگشت پیدا نکند . ... بهاعتقاد انسان بدوی جابهجا کردن آدم خوابیده یا تغییر دادن ظاهرش از این هم خطرناکتر است زیرا در اینصورت روح هنگام بازگشت ممکن است نتواند جسم خود را بیابد یا بشناسد و درنتیجه صاحب روح بمیرد . مینانگکابوئرها سیاه یا کثیف کردن صورت آدم خوابیده را بسیار ناروا میدانند زیرا روح از بازگشت مجدد به بدنی چنین دگرگون و ناشناس امتناع میکند . ... در بمبئی تغییر دادن قیافهی آدم خوابیده را چه با رنگ کردن آن و چه سبیل گذاشتن برای زن خوابیده ، با قتل مساوی میدانند زیرا وقتی روح برگردد بدن خود را نمیشناسد و شخص میمیرد .
اما برای آنکه روح بدن را ترک کند ضروری نیست که آدم خوابیده باشد . روح در اوقات بیداری از بدن بیرون میرود و بهدنبال آن بیماری ، دیوانگی یا مرگ فرا میرسد .
[...]
غالباً ربودن روح را به شیاطین نسبت میدهند . بهاینصورت چینیها غش و تشنج را عموماً کارِ یکی از ارواح بدکاره میدانند که دوست دارد روح آدمیان را از تنشان بیرون کشد . در آموی ارواحی [خبیث] که با کودکان و بچهها چنین میکنند القاب مطنطنی چون 'مأموران آسمانی سوار بر اسبان تیزتک' و 'میرزابنویسهای ساکن در میانهی زمین و آسمان' دارند . وقتی کودکی دچار تشنج میشود ، مادر وحشتزده بر سر بام میشود ، تکهای از لباس کودک را بر سر بامبویی میبندد و در هوا تکان میدهد و چندبار فریاد میزند : "کودکم فلان و فلان ، برگرد ، بیا خانه !" در اینبین فرد دیگری از افراد خانه زنگولهای را بهصدا درمیآورد تا بلکه روح سرگردان را جلب کند و او [روحکودک] لباس خودش را تشخیص دهد و به درون آن بخزد . آنگاه تکهی لباس را که روح را در خود دارد بر تن کودک میپوشانند یا کنارش قرار میدهند و اگر کودک نمیرد ، دیر یا زود شفا خواهد یافت . ...
[...]
در بعضی نواحی غرب آفریقا ، در واقع جادوگران همواره تلههایی کار میگذارند تا ارواحی را که وقت خواب از جسم خود گریختهاند گرفتار کنند و هر وقت روحی را گرفتند آن را روی آتش میگیرند و با چروک شدن آن در روی آتش ، صاحب روح بیمار میشود . در اینکار البته کمی بدخواهی نیز نسبت به بیمار وجود دارد اما اصولاً به کسب و کار جادوگر مربوط میشود . جادوگر کاری ندارد که روحِ چه کسی را به تله انداخته است و درصورتی که صاحب آن مزدی به او دهد ، بلافاصله روح را به تن وی منتقل میکند . ... اما جادوگرانی نیز هستند که از روی عداوت یا برای سودجویی تلههایی درست میکنند تا روح فرد خاصی را گرفتار سازند . آنها درون طعمهای که در تله قرار دادهاند تیغها و چنگالهایی میگذارند تا روح بیچاره را زخمی و لتوپار سازد ، در اینصورت روح یا یکباره میمیرد یا چنان به او آسیب میرسد که وقتی بگریزد و بهتن صاحب خود بازگردد وی را بیمار میکند . ...
[...]
وحشی اغلب سایه یا بازتاب خود را روح خود ، یا در هرصورت بخش مهمی از خودش تلقی میکند و لذا به اینمعنی منبع خطری برای او است زیرا اگر لگد شود ، ضربه ببیند یا چاقو بخورد ، او صدمه خواهد دید بهطوری که گویی با خود او [جسمش] چنان رفتار شده است ، و اگر کاملاً از او جدا شود (و او معتقد است که چنین چیزی ممکن است) موجب مرگ وی میشود . در جزیرهی وتار جادوگرانی هستند که میتوانند با نیزه یا چاقو زدن به سایهی کسی او را بیمار سازند .
[...]
همچنانکه بعضی مردمان روح شخص را در سایهاش میدانند ، بعضی دیگر نیز معتقدند که روح شخص در انعکاس وی در آب یا آینه است . ... اکنون میتوان آن رسم رایج را توضیح داد [در بین جهودها (؟!)] که چرا پس از مردن کسی در خانهای ، آینهها را میپوشانند یا رو به دیوار برمیگردانند . بیم آن میرود که روح از طریق شخصی که در آینه مینگرد به شکل عکس او در آینه بیافتد و ممکن است شبح یا روح متوفی او را با خود ببرد زیرا عموماً تصور بر این است که روح شخص متوفی تا موقع تدفین در همان اطراف سرگردان است . این رسم دقیقاً مشابه رسم آروها است که پس از مرگِ کسی در آن خانه نمیخوابند زیرا روح آدم ممکن است در خواب با روح مرده دیدار کند و همراه او به جهان دیگر رود .
عین مراتب سایه و تصویر ، در مورد عکس هم صادق است . اغلب گمان بر این است که عکسها حاوی روح صاحب آن تصویرند . کسانی که چنین اعتقادی دارند ، طبیعتاً اکراه دارند از اینکه کسی تصویرشان را بکشد زیرا تصویر همان روح است یا دستکم بخش مهمی از وجود صاحب عکس است و کسی که آنرا در اختیار دارد قادر خواهد بود تأثیر مهلکی بر اصلِ آن اعمال کند .
شاخهی زرین / پژوهشی در جادو و دین ( جیمز جورج فریزر )
- ۰۱/۰۲/۱۱