همعصر سلیمان
... ملک عجم بهوقت سلیمان کیقباد بود و حدیث او گفتیم پیش از سلیمان و از پس کیقباد پسرش بود کیکاووس و ملک عجم همه او داشت . و حد مشرق از سوی ترکستان افراسیاب داشت ، و هرچه از پی آن بود همه تا ناحیت حجاز و سبا و یمن و حد مغرب سلیمان را بود . و این کیکاووس از سلیمان دیوان خواست تا فرمان او برند و شهرها بنا کنند بهسوی او . سلیمان دیوان را بر آنکار فرمانبردار او کرد و هیچ ملک بر وی چیره نشد و نشستگاه خویش همه ملک بلخ داشت و میان او و میان تُرک حد جیحون بود و او را سپهسالاری بود نام او رستمبندستان ، این رستم بزرگ بود و جهان اندر از او بزرگتر نبود و مردانهتر و مهتر سکستان [سیستان] بود ، و آنهمه شهرها آبادان بود و ملکی آن نواحی او بود . پس این کیکاووس را پسری آمد سیاوخش نام کردش و بههمه جهان اندر از او نیکورویتر نبود ، کیکاووس او را بهرستم داد و گفت او را به سکستان ببر و بپرورش و رستم او را ببرد و آنجا بپرورد و ادبها بیاموخت و هنرها ، چون بیستساله شد باز پدر آورد ...
تاریخ بلعمی ؛ تکمله و ترجمهی تاریخ طبری ( ابوعلی محمدبن محمدبن بلعمی )
- ۰۰/۱۱/۱۳