aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

خضر

دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۳۷ ق.ظ

و اندر نسب خضر خلاف است گروهی گفتند از فرزندان یهودبن‌یعقوب است از بنی‌اسرائیل ، و گروهی گفتند نه از بنی‌اسرائیل بود ، و پیش از اسحق بود و به‌وقت ابراهیم علیه‌السلام بود ، از فرزندان سام‌بن‌نوح نام او ارلیابن‌ملکابن‌فالغ‌بن‌عابربن‌شالخ‌بن‌ارفحشدبن‌سام‌بن‌نوح ، و به‌خبر اندر است که خضر بر مقدمه‌ی ذوالقرنین بود آن ذوالقرنین پیشین و او گرد جهان برگشت از مشرق تا به‌مغرب به‌طلب چشمه‌ی حیوان° که بخورد تا جاودان بماند و تا رستاخیز نمیرد و خضر بر مقدمه لشگر او بود ، پس خضر آن چشمه را بیافت و از آن آب بخورد و ذوالقرنین نیافت و بمرد ، و خضر بماند ، و این ذوالقرنین نه آن است که خدای عزوجل اندر نبی یاد کردست آنجا که گفت :
وَ یَسئُلونَکَ عَن ذی‌القَرنَینِ قُل سأَتلُو عَلَیکُم مِنهُ ذِکراً
این را سکندر نام بود و سد یأجوج و مأجوج این کرد و این از پس موسی بود .
و این ذوالقرنین الاکبر گویند ملکی بود که اندر جهان بگشت از مشرق تا به‌مغرب و مسلمان بود و با داد و عدل بود و جهان آبادان همی داشت و ملکان او را ذلیل شدند و او به‌طلب آب حیوان شد و خضر بر مقدمه‌ی او بود ، و خضر از او پارساتر بود و گروهی گویند این افریدون بود و به‌وقت ابراهیم بود و افریدون به‌آخر کافر شد و دعوی خدایی کرد و ابراهیم که از نمرود بگریخت و هجرت کرد و به‌ بیابان‌اندر چاهی بکَند ، آن مردمان بیابان با او خصومت کردند و گفتند اندر بیابان ما چاهی کندی و چاه از دست او بیرون کردند و ابراهیم با خصمان پیش این ذوالقرنین آمد و ذوالقرنین نیز چاه از دست آن مردمان بیرون کرد و باز به‌ابراهیم داد ، و ذوالقرنین نیز برفت آن مردمان چاه از دست ابراهیم به‌ستم بیرون کردند و ابراهیم به‌فلسطین رفت ، و این اندر اخبار ابراهیم گذشت .
و اندر خضر چندین اختلاف است و اندر موسی کس اختلاف نکرد که موسی‌بن‌عمران است و به‌طلب خضر شد تا از او علم آموزد و آن خضر آن بود که به‌وقت ابراهیم بر مقدمه‌ی ذوالقرنین بود ‌.
تاریخ بلعمی ؛ تکمله و ترجمه‌ی تاریخ طبری ( ابوعلی محمدبن محمدبن بلعمی )


°درباره‌ی آب‌حیات یا چشمه‌ی‌حیوان یا معجون‌جاودانگی : "گوید بِهْ‌دین که هوم سپید ، که گوُکَرَن‌درخت خوانند ، در دریای فراخکرت ، بدان دریای ژرف رُسته است ، برای فرشکردسازی درباید ؛ زیرا انوشگی (بی‌مرگی ، جاودانگی) را از او آرایند ." و این اشاره‌ای دوسویه است ، هم درصورت مادی و هم شکل مینوی و عارفانه برای بی‌مرگ شدن و جاودان ماندن ؛ که در افسانه‌ها و اسطوره‌ها آمده که بسا از شاهان و پهلوانان برای به‌دست آوردن آبِ حیات و معجون بی‌مرگی به دورترین کرانه‌ی دریاها ، در ظلمات رفته‌اند ؛ ازجمله به‌روایاتی درباره‌ی اسکندر و جست‌وجوی آب‌حیات و اسطوره‌ی گیل‌گمش باید توجه داشت .
اهریمن به‌دشمنی با هوم سپید ، در آن ژرف آب ، وزغی آفریده است که آن هوم را ازمیان بردارد . بازداشتن آن وزغ را ، هرمزد دو یا ده ماهی کَرَ kara آن‌جا بیافریده است که پیرامون هوم همواره می‌گردند . یکی از آن ماهیان را همیشه سر به سوی آن وزغ است . هم ایشان ، ماهیان ، مینو خورش‌اند که ایشان را خورش نباید ، تا فرشکرد [نوسازی بعد از رستاخیز] به نبرد ایستند . جایی هست که آن ماهی را آرِزِ آبی نوشته است .
[...]
کَرَ-مَسیوُ : نام نوعی از جانوران آبزی ، نگهبان هوم سپید یا گُوکِرِن (احتمالاً به‌معنای گاوشاخ است و با کوکنار فارسی مربوط باشد) ، درختِ مقدسی که در رستاخیز معجون یاخوراکی از آن (به‌وسیله‌ی ترکیب آن با پیه گاو هَدَیوش ، گاوی که در پایان نبردِ هرمزد و اهریمن ، برای ساختن زندگی جاویدِ مردمان توسط سوشیانس کشته می‌شود) به‌نام اَنوش آرایند که برای جاودانگی پرورده و استفاده می‌شود ، که به‌منظور فرشکردسازی ، پس از رستاخیز (تصفیه‌ی نیکان از بدان) به مردمان می‌خورانند تا جاودانه و بی‌مرگ شوند ... و به‌نقل از اساطیر این درخت در عمق دریای فراخکرت روییده است . [وندیداد ؛ ترجمه ، واژه‌نامه ، یادداشت‌ها ( هاشم رضی )]

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی