aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

خدایِ زمان و سالنامه‌ی خشایارشا !

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۲۸ ق.ظ

سال ۴۸۵ ، تاریخی است که نشان می‌دهد مغان دین زرتشتی را کاملاً قبضه کرده‌اند و سند گویای آن سالنامه‌ی یاد شده [تقویمی که در زمان خشایارشا تنظیم شد] می‌باشد .° اشارات به دیوان و برخورد با معابد و پیروان آنان در کتیبه‌ی خشایارشا ، نشانگر صورت نهایی جا افتادن مغان در مسند قدرت است . به‌گونه‌ای که به‌نقل از تئوپومپ خواهد آمد ، و توجه به کیفیت سالنامه ، و مطالعاتی که تاکنون شده ، خطوط دین مغان روشن می‌شود .
در اینجا بحث درباره‌ی تنوع این سالنامه ، که مغان با حساب درست و دقت کافی برای سرزمین‌های گوناگونِ زیر حکومت ایران ترتیب داده بودند به‌جا نیست و نگارنده برای هرگونه مطالعه در این‌زمینه ، خواستاران را به اثر دیگر خود زیرعنوان 'گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان' راهنمایی می‌کند . بنا بر این سالنامه ، سال به دوازده ماه ، هر ماه سی روز ، که هر روز نامی از ایزدان و خداوند دارد و پنج روز ثابت برای کبیسه تقسیم شده است . در این سالنامه ، آغاز سال به اعتدال ربیعی و یکسانی روز و شب ، یعنی آغاز بهار تغییر داده شده است ؛ اما پیش از آن تحویل سال را آغاز زمستان ، در بلندترین شب سال و کوتاه‌ترین روز سال می‌گرفتند . [...] پیش از هر اشاره‌ای نام‌های سی‌گانه‌ی روز در یک جدول چهارگروهی درج می‌شود ، بنابر اشاره‌ای که 'نیبرگ' در 'دین‌های ایران ۳۷۹' کرده است ، این نام‌ها در صورت اوستایی که شناخته‌تر است فهرست می‌شود :

۱. اَهورَمَزدا
۲. وُهومَنَه : بهمن
۳. اَشَه‌وَهیشتَه : ادریبهشت
۴. خشَثرَه‌وَئیریَه : شهریور
۵. سپِنتاآرمَئی‌تی : سپندارمذ
۶. هَئوروَتات : خرداد
۷. اَمِرِتات : اَمُرداد
۸. دَثوشُو : آفریدگار
□□
۹. آتَر : آتش
۱۰. آپو : آب
۱۱. هوَرِخشَئِتَه : خورشید
۱۲. ماه
۱۳. تیشتَریَه : تیر
۱۴. گِئوش : گوش ، جهان هستی
۱۵. آفریدگار
□□□
۱۶. میثرَ : مهر
۱۷. سرَاُشَه : سروش
۱۸. رَشنو : رَشن
۱۹. فرَوَشی : فروردین
۲۰. وِرِثرَغنَه : بهرام
۲۱. رامَن : رام
۲۲. واتَه : باد
۲۳. آفریدگار
□□□□
۲۴. دَئِنا : دین
۲۵. اَشی : اَرت ، اَرد
۲۶. اَرشتات : اَشتاد
۲۷. اَسمَن : آسمان
۲۸. زَم : زمین ، زامیاد
۲۹. مَنترَسپِنتَه : مهراسپند
۳۰. اَنَغرَرَاُچَه : اَنیران


در گروه اول که با نام اهورامزدا شروع شده ، نام‌های شش امشاسپندان و در پایان نام آفریدگار است . با نام آفریدگار تحت نام خاص اهورامزدا شروع و به‌عنوان عام به‌صورت صفت : آفریدگار و خالق ، در پهلوی دَذو Daôv و در اوستایی دَثوشو Daøušo پایان می‌یابد . نام‌های گاثایی ، اما در یک جمع و هیأت از شکل تازه‌ی زرتشتی ، نه قدیم و کهن . گروه دوم ، مجموعه‌ی عنصرهای ایرانیِ بسیار کهن را در بر دارد ، که بنابه گفته‌ی هرودوت  موضوع دیانت ، نام‌های خدایان و باورهای مردم پارس است . گروهِ اول در هیأتِ تشخص یافته‌ی امشاسپندان ، از پرداخته‌ها و دستبرد مغان است در مفاهیم مجرد گاثایی ؛ گروهِ دوم ایزدان آریایی است که به‌موجبِ یَشت‌ها ، در همان شرق ایران در دوران پس از زرتشت ، به‌عنوانِ ایزدانِ زیردست اهورامزدا مورد قبول واقع شدند ، اما ایزدانِ مورد ستایش پارس‌ها نیز بودند ، و این‌گروه نیز در پایان با نام آفریدگار مشخص هستند . گروه سوم مجموعه‌ی خدایانِ انجمن میثرَ یا ایزدکده‌ی میترایی می‌باشند . این‌گروه نیز از سوی زرتشتیان در شرق ، پس از زرتشت مورد پذیرش قرار گرفته و با تصرفاتی در یشت‌ها ، آنان را نیز مانند گروه دوم از ایزدان زیردست و یا آفریده‌ی اهورامزدا و یا هم‌مقام با خداوند قرار دادند ؛ این گروه نیز با نام آفریدگار پایان می‌یابد . گروه چهارم ، هفت‌نام است که شکلِ ترکیبی دارد . دئنا و اَشی ، ویژه‌ی انجمن نخستین دین زرتشت است . اَرشتات باز به آئین مهر رهنمون است . آن‌گاه آسمان ، زمین ، سخن یا کلام‌ایزدی و روشنیِ‌بی‌پایان (اَنَغرَرَاُچَه Anayra.Raočangh) که اشاراتِ کنایت‌آمیزی از زروان را ارائه می‌دهد . هرگروه از این چهار با نامِ آفریدگار پایان یافته جُز گروهِ چهارم . اما این گروه نیز با یک اصطلاح عام "روشنی بی‌پایان" که استعاره‌ای از نام آفریدگار است پایان می‌یابد ، درحالیکه بنابر نظر موشکاف و دقیق 'نیبرگ' در پشت خود یک معنای گسترده‌ی دیگری دارد .
محقق نامبرده معتقد است که مغان ، یا مبشران آیین زروانی بوده‌اند یا آنکه به این جریان فکری وابستگی فراوان داشتند . به‌همین‌جهت می‌گوید در پشت ردیفِ خدایانِ روزهای ماه ، یک خدای بالاتر هست به نامِ اهورامزدا . اما چهار ردیف نام بر روی هم ، نماینده‌ی چهار پیکرِ 'خدای زمان' است . این خدا رشته‌ای است که همه‌ی نیروهای سازنده را با هم نگاه می‌دارد . نام او در چندجای اوستا یاد می‌شود زَروَن Zrvan - زرووَن Zruvan است در زبان‌های ایرانی میانه زوروان Zurvân یا زِروان Zervan است . معنی اصلی این واژه 'زمان' است . این خدا مشخصه‌ای دارد . در دین‌های ابتدایی خدای زمان میان جمع خدایان جای و مقام ویژه‌ای ندارد . اما خدای زمان که در اینجا مورد توجه و نقل است ، بزرگ‌ترین و بالاترین خدا است .
جریان آیین زروانی یکی از کهن‌ترین شیوه‌های فکری-دینی در ایران است . اما در زمان ساسانیان توسط مغان انتشار فراوان پیدا کرده و موجب پیدایش یک‌رشته افسانه‌های دینی شد . این افسانه‌ها یا صُوری کهن دارند یا تازه‌تر . در زمان ساسانیان چنین افسانه‌ها یا اسطوره‌هایی موردِ ایرادِ آبای کلیسا قرار می‌گرفت و در بحث با مغان ، از این افسانه‌ها و اسطوره‌ها به‌عنوان کفر و بی‌دینی و نقطه‌ضعف دین زرتشتی (مغانه-زروانی) یاد می‌کردند . از سویی دیگر شباهت میان عقاید و خطوط اعتقاد مغان و زروانی‌ها بسیار است ، به‌صورتی که : "آیین زروانی صورت ویژه‌ای است از دین مادی مغان پیش از فرا رسیدن دین زرتشتی ."
وندیداد ؛ ترجمه ، واژه‌نامه ، یادداشت‌ها ( هاشم رضی )


°پیش از سال ۴۸۵ ق.م که به‌طور رسمی سالنامه‌ی دینی ، مقارن با شهریاری خشایارشا اعلام شد ، مغان هنوز دین ترکیبی خود را اعلام نکرده بودند . این دینِ ترکیبی چهار گوشه‌ی اصلی داشت : زرتشتی ، آریایی باستان ، "زروانی-مغی" ؛ مجموعه‌ی نام خدایان و ایزدان در این سالنامه خود روشن و گویا است ، درحالیکه مغانِ پدیدآورنده ، در بنیاد به اندیشه‌ و باورهای زروانی-میترایی اهمیتِ بیشتری می‌دادند .
پارس‌های دوران هخامنشیان ، چون مادها در زندگی مذهبی و نیز در مناسبات اجتماعی و سیاسیِ خود تحت‌تأثیر و نفوذ فراوان مغان مادی قرار داشتند .

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی