آموزشعالی و شایستهسالاری
پنجشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۰ ق.ظ
اکنون دیگر تنها تفاوت میان طبقهها بخت رسیدن به آموزش عالی بود و همین آلمان غربی را به 'جامعهای منظم' و خودآگاه تبدیل کرد . بهعبارت دیگر این جامعه به شایستهسالاری متعهدانه رسیده بود . نخبهگان آلمانی هرچه باشد فکری بازتر از همتایان فرانسوی و ژاپنی خویش دارند . برای نمونه در دو کشور اخیر (ژاپن و فرانسه) گرچه شایستهسالاری باور نخبهگان بود ولی میل آنان درعمل بهسوی کسانی بود که هزینهی مدرسهی بزرگان در فرانسه و کیوتو و چند دانشگاه دیگر را در ژاپن میپرداختند . در آلمان همهی دانشگاهها دارای وضعیتی یکسان بودند . در همهی آنها عادت دانشجویان برای رفتن از یک دانشگاه به دیگری ، بهمنظور بهرهگیری از درس استادانِ گوناگون ، امری پذیرفته شده بود . خود استاد از محل کار استاد مهمتر بود . اینها نشان دهندهی نگرش بازتر نخبگان یک ملت است . ریشهی این آزاداندیشی توجه به خود دانشآموختگان بود و نه توجه به مسائل حاشیهای مانند آنچه که در آکسبریج انگلیس ، مدرسهی بزرگان فرانسه و تودی ژاپن دیده میشد . با همهی این برتریها باز هم آنچنان که گفتیم سامانهی آموزشی در آلمان به سهطبقه تقسیم میگردید .
انقلاب سوم ( هارولد پرکینز )
انقلاب سوم ( هارولد پرکینز )
- ۹۹/۰۷/۱۰