فردگرایی و نظریهی بقای برتر
يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۷ ق.ظ
این درست است که برخی طرفداران ویکتوریا بسیار به فردگرایی باور دارند . یکی از آنها هربرت اسپنسر نویسندهی کتاب 'انسان علیه دولت' (۱۸۸۴) است که اندیشهی داروینگرایی اجتماعی و بقای مناسبترین نوع را ابداع کرد . این اندیشه میگوید : "کارگران بیمار ، بیوههای فقیر و بچههای یتیم باید رها شوند تا برای مرگ و زندگی ، آن هم بهخاطر انسانیت جهانگرا بجنگند ." پیروان او (هرج و مرجطلبان مطلق فلسفی) مانند وردزورت دنیس و تورپ دبلیو. اچ. مالوک ، در مجمع دفاع از آزادی و ثروت به این باور عمل کردند . اما آنان حتی از سوی اتحادیههای ضدسوسیالیست محافظهکار نیز در سالِ ۱۹۹۱ ، بهعنوان یکگروه واکنشی که جز روش منفی چیزی ندارد مردود شمرده شدند . نظریهی بقای شایستهترینِ 'اسپنسر' بهدست روشنفکرترین پیروانش کارل پیرسون و بنجامین کید دگرگون شد . در باور آنها جنگ و کشمکش برای بقا نه میان افراد بلکه میان ملتها بوده است . بنابراین سنجههای رفاهاجتماعی ، برای تولید و پدید آمدن کارگرانِ کارآمد و سربازان شایسته در رقابتهای بینالمللی قرن بیستم ضروری بهنظر میرسید . اسپنسرگرایان ، پیشروان راستین بازار آزاد بودند ؛ اما در پایان حتی خودشان نمیتوانستند با مفاهیم صددرصد ویرانگر نظریهشان سازش داشته باشند .
[...]
خصوصی کردن اخلاق تهدیدی برای همبستگی اجتماعی است . چون در آن هنگام جامعه همانند شماری فراوان اتمهای جدا از هم نابود خواهد شد . ما یورش نیرومند ایدوئولوژی را بر ارزش خیراتعمومی در دههی هشتاد ، بههمراه تأیید ارزشهای شخصی و گزینشهای فردی دیدهایم .
این اعلام جرمی بر ضد طرفداران بازار آزاد است . آنها مایلند همبستگی و پیوستگی اجتماعی را قربانی این نظریه کنند که هرکس فردی جداگانه است و با انگیزهها و علائق فردی و خواستههای شخصی خود زندگی میکند . هنگامی که رفتار مردم با پیشبینی آنها جور درنیاید شگفتزده میشوند . درعوض مردم خواستار رفتاری میانه هستند که در آن جامعه همانند یک شرکتبیمهی بزرگ و دوجانبه است و ما هم یکی از اعضاء هستیم . باور آنها خام و دارای کاستی بود که با بدترین و خوخواهانهترین خوی بشری آمیخته است . آنگاه که مردم برای نیل به هدف همکاری نکنند حیران میمانند . همکاری با میل و رغبت ، پیشنیاز رشد اقتصادی است . سامانهای که با ترس و نظم ، بهجای خشنودی و تفاهم دوجانبه کار میکند محکوم به ایستایی و ناامیدی است . این استدلال بیشتر از کارشکنی کارگران بریتانیایی در شکست اقتصادی این کشور نقش دارد . چراکه کارشکنی کارگران تنها واکنشی ساده از فلسفهی خودپرستی سردمداران جامعه است .
انقلاب سوم ( هارولد پرکینز )
[...]
خصوصی کردن اخلاق تهدیدی برای همبستگی اجتماعی است . چون در آن هنگام جامعه همانند شماری فراوان اتمهای جدا از هم نابود خواهد شد . ما یورش نیرومند ایدوئولوژی را بر ارزش خیراتعمومی در دههی هشتاد ، بههمراه تأیید ارزشهای شخصی و گزینشهای فردی دیدهایم .
این اعلام جرمی بر ضد طرفداران بازار آزاد است . آنها مایلند همبستگی و پیوستگی اجتماعی را قربانی این نظریه کنند که هرکس فردی جداگانه است و با انگیزهها و علائق فردی و خواستههای شخصی خود زندگی میکند . هنگامی که رفتار مردم با پیشبینی آنها جور درنیاید شگفتزده میشوند . درعوض مردم خواستار رفتاری میانه هستند که در آن جامعه همانند یک شرکتبیمهی بزرگ و دوجانبه است و ما هم یکی از اعضاء هستیم . باور آنها خام و دارای کاستی بود که با بدترین و خوخواهانهترین خوی بشری آمیخته است . آنگاه که مردم برای نیل به هدف همکاری نکنند حیران میمانند . همکاری با میل و رغبت ، پیشنیاز رشد اقتصادی است . سامانهای که با ترس و نظم ، بهجای خشنودی و تفاهم دوجانبه کار میکند محکوم به ایستایی و ناامیدی است . این استدلال بیشتر از کارشکنی کارگران بریتانیایی در شکست اقتصادی این کشور نقش دارد . چراکه کارشکنی کارگران تنها واکنشی ساده از فلسفهی خودپرستی سردمداران جامعه است .
انقلاب سوم ( هارولد پرکینز )
- ۹۹/۰۷/۰۶