فیروز (۴۵۹-۴۸۳ م)
جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۲۵ ق.ظ
فیروز (پیروز) پس از مغلوب ساختن برادر بر تخت نشست . وضع داخلی ایران در زمان او رضایتبخش نبود . خشکسالی در مدت چندسالِ پیاپی شهرها و دهات ایران را ویران کرد ، و هزاران هزار نفر از گرسنگی مردند ، این بلا شاه را بر آن داشت که از مالیات صرفنظر کند ؛ حتی به تقسیم غلات میان مردم بپردازد . گویند عیدِ آبریزان از اینزمان مرسوم شد و آن بهعلت آمدن بارانهای پیاپی پس از چندسال قحطی بود .
در زمان پیروز یهودیان گرفتار کشتار و شکنجه شدند ، سبب آن انتشار این خبر بود که یهودیان دو تن از موبدان زرتشتی را زنده پوست کندهاند . این کشتار ظاهراً در شهر اصفهان که مسکن جماعت کثیری از یهودیان بود ، شدت بسیار یافت .
در آنزمان مسیحیان بهدو دستهی نسطوری و یعقوبی تقسیم شده بودند و اختلاف شدیدی در میان این دو فرقه پدید آمد ، نسطوریان معتقد بودند که مسیح دو طبیعت مجزی از یکدیگر داشت که یکی انسانی و دیگری ربّانی بوده است ، حال آنکه یعقوبیان معتقد بودند که این دو طبیعت در ذات مسیح وحدت یافته است . این مشاجره در شهر اورها (اورفا) که عیسویان ایران در آنجا علوم الهی میخواندند شدت یافت .
یکی از اساقفهی نسطوری بهنام بَرصوما با چنان حرارتی از اصول نسطوری دفاع کرد که سایر مسیحیان او را از کلیسا اخراج کردند ؛ ولی او که مردی جاهطلب بود از پای ننشست و خود را به پیروز نزدیک کرد و حمایت شاهنشاه را خواستار شد . پیروز برای تفرقه انداختن بین مسیحیان و برای اینکه مذهب نسطوریِ مسیحی را از مذاهب دیگر مسیحیان که در روم بودند جدا کند ، از برصوما و نسطوریان در مقابل یعقوبیان که از طرف روم پشتیبانی میشدند حمایت کرد و او را اسقف نصیبین و بازرس افواج مرزی ایران کرد .
دولت بیزانس در قرن پنجم میلادی گرفتار اغتشاشاتی بود که بر اثر هجوم اقوام وحشی پیش میآمد ، و دیگر چندان برای ایران خطر نداشت . روم برای حفظ خود از خطر ایران درصدد بود منازعاتی بین آن کشور و هونها ایجاد نماید و آتش اختلاف را بین ایرانیها و هیاطله دامن زند ؛ درعینحال روم مایل نبود که ایران بهکلی در مقابل هیاطله از پای درآید . ازاینرو طبق منابع رومی ، چون پیروز پس از شکست بهدست هیاطله اسیر شد ، امپراطور زِنون فدیهی آزادی او را داد .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
در زمان پیروز یهودیان گرفتار کشتار و شکنجه شدند ، سبب آن انتشار این خبر بود که یهودیان دو تن از موبدان زرتشتی را زنده پوست کندهاند . این کشتار ظاهراً در شهر اصفهان که مسکن جماعت کثیری از یهودیان بود ، شدت بسیار یافت .
در آنزمان مسیحیان بهدو دستهی نسطوری و یعقوبی تقسیم شده بودند و اختلاف شدیدی در میان این دو فرقه پدید آمد ، نسطوریان معتقد بودند که مسیح دو طبیعت مجزی از یکدیگر داشت که یکی انسانی و دیگری ربّانی بوده است ، حال آنکه یعقوبیان معتقد بودند که این دو طبیعت در ذات مسیح وحدت یافته است . این مشاجره در شهر اورها (اورفا) که عیسویان ایران در آنجا علوم الهی میخواندند شدت یافت .
یکی از اساقفهی نسطوری بهنام بَرصوما با چنان حرارتی از اصول نسطوری دفاع کرد که سایر مسیحیان او را از کلیسا اخراج کردند ؛ ولی او که مردی جاهطلب بود از پای ننشست و خود را به پیروز نزدیک کرد و حمایت شاهنشاه را خواستار شد . پیروز برای تفرقه انداختن بین مسیحیان و برای اینکه مذهب نسطوریِ مسیحی را از مذاهب دیگر مسیحیان که در روم بودند جدا کند ، از برصوما و نسطوریان در مقابل یعقوبیان که از طرف روم پشتیبانی میشدند حمایت کرد و او را اسقف نصیبین و بازرس افواج مرزی ایران کرد .
دولت بیزانس در قرن پنجم میلادی گرفتار اغتشاشاتی بود که بر اثر هجوم اقوام وحشی پیش میآمد ، و دیگر چندان برای ایران خطر نداشت . روم برای حفظ خود از خطر ایران درصدد بود منازعاتی بین آن کشور و هونها ایجاد نماید و آتش اختلاف را بین ایرانیها و هیاطله دامن زند ؛ درعینحال روم مایل نبود که ایران بهکلی در مقابل هیاطله از پای درآید . ازاینرو طبق منابع رومی ، چون پیروز پس از شکست بهدست هیاطله اسیر شد ، امپراطور زِنون فدیهی آزادی او را داد .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
- ۹۹/۰۴/۱۳