پارتها
يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۸ ق.ظ
هنوز دو سه سال از تأسیس دولت باختر توسط دیودوتوس نگذشته بود که عصیان دیگری علیه پادشاهان سلوکی در همان شرق ایران روی داد ، و دولت دیگری توسط قومی ایرانی بهنام پارت در خراسان تأسیس گشت . این قوم هیچگاه تحت متابعت سلوکیها قرار نگرفته بود . این مردم بهصورت چادرنشین و آزادانه در شرق ایران زندگی میکردند . آنان از قبیلهی پرنی Parni که تیرهای از قوم داهه بودند بهشمار میرفتند . داهه مجموعهای از قبایل سکایی بود که بهصورت چادرنشین در استپهای میان گرگان و دریای آرال زندگی میکردند .
استرابون مینویسد که مردم داهه در آغاز در کنار دریای آزف کنونی مسکن داشتند ، سپس از آنجا کوچیده بهسوی خوارزم رفته ، در همسایگی گرگان مسکن گزیدند . سپس به خراسان کنونی مهاجرت کردند .
پارتها سوارکارانی بودند که خوشبختی بزرگ آنان ، بنابه نوشتههای مورخان قدیم ، مرگ در جنگ بود ؛ مرگ طبیعی را مرگی شرمآور میشمردند . نامی که پارتیان بر خود میدادند معلوم نیست . اصطلاح پارت که در منابع غربی شناخته شده شاید مترادف پرثوه Parthava است که در کتیبهی داریوش هم یاد شده است ؛ و بعدها به پهلو تبدیل شده است . بعضی از ایرانشناسان این کلمه را به معنی "جنگاور و سوار" گرفتهاند ، و این عنوان از طرف اقوام یکجانشین به تمامی اقوام چادرنشین و سوارکار که پیوسته به شرق ایران هجوم میآوردند اطلاق میشده ؛ سپس بر یکی از ایلات سرحدی شرق شاهنشاهی ایران اطلاق گردیده . میتوان این نفوذ پرنی را در سرزمین ایران ، پیشدرآمد جنبش بزرگ تیرههای سکایی که هجوم آنان یکصدسال پس از آن ایران شرقی را زیر و رو کرد و به حکومت بلخ پایان داد دانست . پارتها در اوایل نیمهی دوم پیش از میلاد سرزمین پارت را از چنگ حکومت یونانی درآوردند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
استرابون مینویسد که مردم داهه در آغاز در کنار دریای آزف کنونی مسکن داشتند ، سپس از آنجا کوچیده بهسوی خوارزم رفته ، در همسایگی گرگان مسکن گزیدند . سپس به خراسان کنونی مهاجرت کردند .
پارتها سوارکارانی بودند که خوشبختی بزرگ آنان ، بنابه نوشتههای مورخان قدیم ، مرگ در جنگ بود ؛ مرگ طبیعی را مرگی شرمآور میشمردند . نامی که پارتیان بر خود میدادند معلوم نیست . اصطلاح پارت که در منابع غربی شناخته شده شاید مترادف پرثوه Parthava است که در کتیبهی داریوش هم یاد شده است ؛ و بعدها به پهلو تبدیل شده است . بعضی از ایرانشناسان این کلمه را به معنی "جنگاور و سوار" گرفتهاند ، و این عنوان از طرف اقوام یکجانشین به تمامی اقوام چادرنشین و سوارکار که پیوسته به شرق ایران هجوم میآوردند اطلاق میشده ؛ سپس بر یکی از ایلات سرحدی شرق شاهنشاهی ایران اطلاق گردیده . میتوان این نفوذ پرنی را در سرزمین ایران ، پیشدرآمد جنبش بزرگ تیرههای سکایی که هجوم آنان یکصدسال پس از آن ایران شرقی را زیر و رو کرد و به حکومت بلخ پایان داد دانست . پارتها در اوایل نیمهی دوم پیش از میلاد سرزمین پارت را از چنگ حکومت یونانی درآوردند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
- ۹۹/۰۴/۰۱