ورود اسکندر به بابل
شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۴۹ ق.ظ
مردم بابل برای تماشای سپاه اسکندر بر سرِ دیوارها گرد آمده بودند . زیبایی شهر بابل مورد توجه اسکندر قرار گرفت . وی مانند کوروش بزرگ به معبد بلمردوک خدای بزرگ بابلیها که اساهیل نام داشت رفت و دست آن بت را گرفت ، و فرمان داد معابدی را که در زمان خشایارشا ویران کرده بودند تعمیر نمایند .
بهقول کنت کورث این شهر از نظر انضباط نظامی برای مقدونیها مضر بود ، زیرا اخلاق بابلیها بهقدری فاسد بود که از هیچچیز برای تحریک شهوات نفسانی دریغ نمیکردند ؛ مردان بابلی در ازای وجهی که به آنان داده میشد آشکارا زنان و دخترانشان را بهفحشاء تشویق میکردند ، و در مجالس بزم ، شراب زیاد میخوردند و در حالت مستی مرتکب اعمال وقیحانه میشدند ، حتی زنان و دختران خانوادههای ممتاز بیعفتی را جزء شرایط ادب و بهاصطلاح جزو تمدن میدانستند . قشون مقدونیه سیوچهار روز در چنین شهر فاسدی ماند و بسیار سست گردید . ولی در این اثناء قشون تازهنفسی از اروپا رسید که مایهی امیدواری اسکندر شد . در بابل اسکندر مادهی سوزندهای که دارای نفت بود مشاهده کرد و برای تماشا آنرا آتش زد . پلوتارک گوید که قعر زمینهای بابل پر از این آتش است .
اسکندر پس از بابل به شوش رفت و والی آن بهنام ابولت پسرش را به استقبال او فرستاد ، در شوش اسکندر خزانهی داریوش را تصرف کرد . بهقول دیودور آن چهلهزار تالان شمش طلا و نقره بود . [...] در شوش اسکندر خواست برتخت شاهنشاهان ایران بنشیند و چون قامت او کوتاه بود و پلههای تخت بلند ، پاهایش بر پلهی آخری نمیرسید ، یکی از پیشخدمتان اسکندر دویده میزی آورد تا پای اسکندر روی آن قرار گیرد .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
بهقول کنت کورث این شهر از نظر انضباط نظامی برای مقدونیها مضر بود ، زیرا اخلاق بابلیها بهقدری فاسد بود که از هیچچیز برای تحریک شهوات نفسانی دریغ نمیکردند ؛ مردان بابلی در ازای وجهی که به آنان داده میشد آشکارا زنان و دخترانشان را بهفحشاء تشویق میکردند ، و در مجالس بزم ، شراب زیاد میخوردند و در حالت مستی مرتکب اعمال وقیحانه میشدند ، حتی زنان و دختران خانوادههای ممتاز بیعفتی را جزء شرایط ادب و بهاصطلاح جزو تمدن میدانستند . قشون مقدونیه سیوچهار روز در چنین شهر فاسدی ماند و بسیار سست گردید . ولی در این اثناء قشون تازهنفسی از اروپا رسید که مایهی امیدواری اسکندر شد . در بابل اسکندر مادهی سوزندهای که دارای نفت بود مشاهده کرد و برای تماشا آنرا آتش زد . پلوتارک گوید که قعر زمینهای بابل پر از این آتش است .
اسکندر پس از بابل به شوش رفت و والی آن بهنام ابولت پسرش را به استقبال او فرستاد ، در شوش اسکندر خزانهی داریوش را تصرف کرد . بهقول دیودور آن چهلهزار تالان شمش طلا و نقره بود . [...] در شوش اسکندر خواست برتخت شاهنشاهان ایران بنشیند و چون قامت او کوتاه بود و پلههای تخت بلند ، پاهایش بر پلهی آخری نمیرسید ، یکی از پیشخدمتان اسکندر دویده میزی آورد تا پای اسکندر روی آن قرار گیرد .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
- ۹۹/۰۳/۲۴