اردشیر درازدست
جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۴ ق.ظ
پلوتارک نوشته است که دست راست او از دست چپ درازتر بوده است . نولدکه آلمانی گوید : نخستین کسی که این لقب را برای او ذکر کرده دینُن بوده ، مورخانِ دیگر یونان از او نقل کردهاند . دینن این لقب را بهمعنی بسطید یا اقتدار استعمال کرده ، ولی بعدها یونانیان آنرا بهمعنی تحتاللفظی فهمیدهاند . استرابن اردشیر اول را درازدست نوشته گوید که دستهای او در هنگام ایستادن به زانویش میرسیده .
این شاه پسر خشایارشا بود ، مادرش را یونانیان آمستریس دختر اتانس (هوتانه) از یکی از هفتخانوادهی پارسی نوشتهاند . اردشیر چهار برادر داشت : داریوش و ویشتاسب برادران بزرگتر او بودند .
پس از کشته شدن خشایارشا ، اردوان خواست شاهزادهای را بهتخت بنشاند که جوان و بیتجربه باشد ، از اینرو به همدستی مهرداد خواجه اردشیر را که بسیار جوان بود به پادشاهی نشاند (۴۶۴ ق.م) و برادر بزرگترش داریوش را متهم بهقتل خشایارشا نمود و بهدستور شاه جوان او را بکشت . تا هفت ماه اختیارات در حقیقت بهدست اردوان بود . چنانکه در بعضی از تواریخ ، اردوان را هم در شمار پادشاهان هخامنشی شمردهاند . تا اینکه درصدد قتل پادشاه جوان افتاد و در اینکار کامیاب نشد ؛ توطئه کشف شد . بغابوخش (مکابیز) شوهرخواهرِ شاه ، اردشیر را از آن خطر آگاه کرد ، اردشیر دستور داد که اردوان و مهردادخواجه را که قاتل پدر او و درپی قتل او بودند بههلاکت رسانیدند .
پس از قتل اردوان ، اردشیر به برادر بزرگتر خود ویشتاسب که در باختر علم طغیان برافراشته بود پرداخت ، و شخصاً با سپاهی به جنگ ویشتاسب رفت و او را در سال ۴۶۳ ق.م بهکلی مغلوب ساخت ، این پیروزی پادشاهی اردشیر را بر هر ایرانی مسلم کرد .
اردشیر در بابل سیاست پدر را تعقیب کرد و زمینهای آن ایالت را میان ایرانیان تقسیم نمود . قضات منحصراً پارسی بودند و همهی ادارات بهدست پارسیها اداره میشد . هیأت مغان در آنجا اهمیتی یافتند . سکنهی محلی در زیر بار مالیاتها خُرد شدند .
[...]
اردشیر در ۴۲۴ ق.م درگذشت ، این پادشاه در امورِ کشوری جز ضعف کارِ دیگری نشان نداد ، بطوریکه مینویسند زمام امور در دست ملکهی مادر آمستریس بود . ولی مورخان اسلامی و شرقی او را پادشاهی دادگر دانستهاند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
این شاه پسر خشایارشا بود ، مادرش را یونانیان آمستریس دختر اتانس (هوتانه) از یکی از هفتخانوادهی پارسی نوشتهاند . اردشیر چهار برادر داشت : داریوش و ویشتاسب برادران بزرگتر او بودند .
پس از کشته شدن خشایارشا ، اردوان خواست شاهزادهای را بهتخت بنشاند که جوان و بیتجربه باشد ، از اینرو به همدستی مهرداد خواجه اردشیر را که بسیار جوان بود به پادشاهی نشاند (۴۶۴ ق.م) و برادر بزرگترش داریوش را متهم بهقتل خشایارشا نمود و بهدستور شاه جوان او را بکشت . تا هفت ماه اختیارات در حقیقت بهدست اردوان بود . چنانکه در بعضی از تواریخ ، اردوان را هم در شمار پادشاهان هخامنشی شمردهاند . تا اینکه درصدد قتل پادشاه جوان افتاد و در اینکار کامیاب نشد ؛ توطئه کشف شد . بغابوخش (مکابیز) شوهرخواهرِ شاه ، اردشیر را از آن خطر آگاه کرد ، اردشیر دستور داد که اردوان و مهردادخواجه را که قاتل پدر او و درپی قتل او بودند بههلاکت رسانیدند .
پس از قتل اردوان ، اردشیر به برادر بزرگتر خود ویشتاسب که در باختر علم طغیان برافراشته بود پرداخت ، و شخصاً با سپاهی به جنگ ویشتاسب رفت و او را در سال ۴۶۳ ق.م بهکلی مغلوب ساخت ، این پیروزی پادشاهی اردشیر را بر هر ایرانی مسلم کرد .
اردشیر در بابل سیاست پدر را تعقیب کرد و زمینهای آن ایالت را میان ایرانیان تقسیم نمود . قضات منحصراً پارسی بودند و همهی ادارات بهدست پارسیها اداره میشد . هیأت مغان در آنجا اهمیتی یافتند . سکنهی محلی در زیر بار مالیاتها خُرد شدند .
[...]
اردشیر در ۴۲۴ ق.م درگذشت ، این پادشاه در امورِ کشوری جز ضعف کارِ دیگری نشان نداد ، بطوریکه مینویسند زمام امور در دست ملکهی مادر آمستریس بود . ولی مورخان اسلامی و شرقی او را پادشاهی دادگر دانستهاند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
- ۹۹/۰۳/۲۳