aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

لشکرکشیِ داریوش به سکائیه

يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۷ ق.ظ
... لشکرکشی به سوی کشور سکاها در ۵۱۵ ق‌.م روی داد . داریوش در نزدیکی استانبول کنونی از پلی که یونانیانِ آسیای صغیر به‌فرمان وی از قایق‌های خود زده بودند و شهرهای مجاور یونانی عهده‌دار حفظ آن شده بودند ، بگذشت ، سپاه عظیم ایران به‌طرف مصب رود دانوب حرکت کرد و تراکیه را مطیع نمود . در مصب رودخانه ، جباران بلاد یونانی پل قایقی دیگری نیز ترتیب داده بودند و خود ایشان مأمور حفاظت آن گردیدند . داریوش پس از عبور از پل وارد بیابانی مجهول‌الحال شد و به استپ‌های امروزی روسیه وارد گشت . سکاها علیق و آذوقه را آتش زدند ، چاه‌های آب را پُر کرده با حشم به داخل کشور خود عقب نشستند . قحطی و مشکلات آن کشور لشکر ایران را تهدید می‌کرد . داریوش ظرف دو ماه از رود دانوب تا رود تانائیس (دن امروز) در قلب کشور سکاها (روسیه‌ی کنونی) پیشرفت کرده و شهرها را آتش زده غنائم زیادی برگرفت . چون سکاها پیوسته عقب نشستند ، به‌قول هرودوت ، داریوش پیکی نزد پادشاه آنان فرستاده پیغام داد : "چرا از جلوی من فرار می‌کنی ؟ اگر در خودت قوه‌ی جنگ را می‌بینی جنگ کن . و اگر توانایی این کار را نداری ، برای خداوندگار خود آب و خاک بیاور ، یعنی مطیع من شو ." پادشاه سکاها پاسخ داد : شیوه‌ی من همین است ، هیچوقت از مردم نمی‌ترسم و از آنان هم فرار نمی‌کنم ، آب و خاک هم نمی‌فرستم ، ولی به‌زودی هدایای مناسب‌تری ارسال خواهم داشت ‌. پس از آن پیکی نزد داریوش روانه کرده این هدایا را تقدیم داشت ، و آنها عبارت از یک مرغ یک موش یک وزغ و پنج تیر بود . چون معنی آن هدایا را از پیک پرسیدند گفت : اگر پارسی‌ها با خِرَد بودند معنی آن‌را درک می‌کردند . گبریاس پدرزن داریوش این هدایا را اینطور تعبیر کرد : پادشاه سکاها می‌خواهد بگوید مگر اینکه پارسیها مرغ شوند و به‌هوا پرواز کنند ، یا موش شوند و به زیر زمین بروند و یا وزغ گردند و به دریاچه‌ها پناه جویند ، وَاِلّا از این سرزمین جان به‌در نبرده گرفتار تیرهای ما خواهند شد .
از آنطرف سکاها با جباران یونانی که نگهبان پل دانوب بودند داخل مذاکره شدند که پل‌ها را خراب کنند تا داریوش نتواند مراجعت کند ولی آنان چون تحت حمایت ایران بودند از آن‌کار امتناع کردند . داریوش پس از دوماه و دادن تلفات زیاد به‌طرف دانوب بازگشت و از همان‌طریق که به اروپا رفته بود به سارد مراجعت نمود ...
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی