aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

حاجی خرسفی !

سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۵۳ ق.ظ
مرد لب‌های خشکیده را به قنداب تر کرد ، پلک از پلک برداشت و زبان به درد و گلایه گشود :
- آب ... دو ساعت و نیم آب وقفی سردار . این دو ساعت و نیم آب وقفی را بیست سال است که من می‌گیرم و کشت می‌کنم . در همه‌ی این بیست سال ، یعنی از زمانی که من یاد می‌دهم ، حاجی خرسفی روی این آب وقفی دست گذاشته بود . چشمش بوده و این آب . تا اینکه امسال ، بالأخره از راه دیگری داخل شده . آمده و آبریزهای زمین‌های دیم من را زاله بسته و شیار کرده و داده به سرِ زمین‌های خودش . آبریز هر زمینی ، روی همان زمین است . آبریز بایر است ، اصلاً باید بایر باشد . برای اینکه دَق باشد ، صاف باشد و باران که می‌بارد ، آب را بگلاند و بیاورد روی دیمسار ؛ این را همه‌ی عالم می‌دانند . آبریز دیمسار وقتی شیار شود و زاله رویش بسته شود ، دایر می‌شود . زمینی که دایر شد و شخم خورد ، آب باران را به‌خودش می‌کشد ، دیگر نمی‌گذارد که آب باران به دیمسار من برسد . سهل است که زاله - پل هم زیرش بسته شده باشد . دیگر ... دیگر این‌کار چه معنایی دارد سردار ؟ معنایش این است که یک دستی بیاید و لقمه را از دهان من بدزدد . که یک دستی بیاید و خاک بپاشد در چشمه‌ی رزق آدم . آخر آب که نباشد دیمسار به چه دردی می‌خورد ؟ باید وابگذاری‌اش دیگر ، خان ؟ یا اینکه از ناچاری با چهارتا پول سیاه تاختش بزنی . آنهم به خود همان که دست روی آبریزهای زمین گذاشته . چون‌که دیگری همچو زمین بی‌آبریزی را از روی دست تو ورنمی‌دارد ! آخر همچو زمینی یک پول سیاه هم نمی‌ارزد دیگر ...
کلیدر ( محمود دولت‌آبادی )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی