در بیانِ هفت وادی
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۳۱ ق.ظ
سؤال :
دیگری گفتش که ای دارای راه // دیدهی ما شد در این وادی سیاه
پُر سیاست مینماید این طریق // چند فرسنگ است این راه ای رفیق
جواب :گفت ما را هفت وادی در ره است // چون گذشتی هفت وادی ، درگه است
وا نیامد در جهان زین راه کس // نیست از فرسنگ آن آگاه کس
چون نیامد باز کس زین راه دور // چون دهندت آگهی ای ناصبور
چون شدند آنجایگه گم سربهسر // کی خبر بازت دهد از بیخبر
هست وادیِ طلب آغازِ کار // وادی عشق است زان پس ، بیکنار
پس سِیُم وادیِ آنِ معرفت // پس چهارم وادی ، استغنی صفت
هست پنجم وادی توحید پاک // پس ششم وادیِ حیرت صعبناک
هفتمین وادی ، فقر است و فنا // بعد از این روی و روش نبود تو را
در کشش افتی ، روش گم گرددت // گر بود یک قطره قلزم° گرددت
منطقالطیر ( فریدالدین محمد عطار نیشابوری )
°قلزم . [ ق ُ زُ ] (اِخ ) (دریای ...) این دریا به نام دریای موسی و دریای زیلعنیز نامیده میشود، و آن خلیج باریکی است که مانند زبان از دریای یمن بیرون آمده است . در این دریا فرعون و سپاهیانش غرق شدند. (از نخبةالدهر دمشقی ص ۱۶۵).
[لغتنامهی دهخدا]
°قلزم . [ ق ُ زُ ] (اِخ ) (دریای ...) این دریا به نام دریای موسی و دریای زیلعنیز نامیده میشود، و آن خلیج باریکی است که مانند زبان از دریای یمن بیرون آمده است . در این دریا فرعون و سپاهیانش غرق شدند. (از نخبةالدهر دمشقی ص ۱۶۵).
[لغتنامهی دهخدا]
- ۹۸/۱۱/۲۹