aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

تیمور و درس از تاریخ

پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۱۹ ق.ظ
امر کردم که هر امیری که ملکی را مسخر گرداند یا لشکری را شکست دهد وی‌را به سه چیز امتیاز دهند به خطاب و طوغ و نقاره و وی‌را بهادر لقب کنند و شریک دولت و سلطنت دانند و در مجلس کنکاش داخل سازند و ولایت سرحد به وی حواله نمایند و اُمرا را تابع وی گردانند و هر امیری که توره را بشکند یا امیرزاده را شکست دهد یا خانی را منهزم [سازد] او را به همان روش بنوازند
چنانچه امیر ایکوتیمور را که بر اروس‌خان تعیین نمودم و وی‌را شکست داد به وی تومان و طوغ و علم و نقاره دادم و وی‌را شریک دولت خود ساختم و وزیر و مشیر خود گردانیدم و در کنکاش خود داخل گردانیده سرحد ارزانی داشتم و اُمرا را به وی تابع گردانیدم
و حاسدان در حق وی سخنان گفتند که الوس اورس‌خان را غارت کرده و اموال و اسباب را خود متصرف شده و از این سخنان مزاج مرا از وی منحرف ساختند لیکن قصه‌ی بهرام چوبین که به مسامع من رسیده بود به تجربه برداشته بودم
که چون خاقانِ سیصدهزار تُرک خونخوار بر هرمز بن نوشیروان لشکر کشید و وی بهرام چوبین را که وزیر و مشیر و سپه‌سالار نوشیروان بود با سیصد و بیست‌ هزار مرد ایرانی روبروی خاقان فرستاد و وی در مقابله‌ی خاقان درآمد و سه شبانه روز در قتال و جدال بود تا آنکه خاقان را شکست داد و حقیقت را به هرمزد عرضه داشت نمود و غنائمی که به دست آورده بود به خدمت هرمز فرستاد
و حاسدان و غمازان که در مجلس هرمز راه سخن داشتند غمازی نموده گفتند که بهرام مبلغ‌های کلی در میان نگاه‌داشت و شمشیر و کلاه مرصع و موزه‌ی مکلل به جواهر قیمتی خاقان را خود متصرف شده
و هرمز از خام‌طمعی کار و خدمت بهرام را پوشیده داشت و سخن اهل غرض و ارباب افترا را راست دانست و وی‌را خائن و گنه‌کار ساخت و از برای وی معجری زنان و طوق و زنجیر فرستاد و بهرام طوق در گردن و زنجیر در پا کرده لباس زنان پوشیده و اُمرا و سران سپاه را طلب نموده در بار عام داد
و چون سرداران و سایر سپاه این حال مشاهده نمودند هرمز را مطعون داشته دل‌های خود را از اخلاص هرمز برداشتند و به اتفاق بهرام چوبین به درگاه هرمز آمده وی‌را از سلطنت خلع نمودند و خسرو پرویز را بر تخت سلطنت مملکت عجم نشانیدند
چون این تجربه برداشته بودم به جهت اینکه مطعون سپاه نگردم امیر ایکوتیمور را طلب داشته مجلس آراستم و بار عام دادم و احوال و اشیایی که از الوس اروس‌خان غنیمت شده بود همه را جمع آورده به امیر ایکوتیمور و دیگر بهادران و سپاهیانی که همراه وی شمشیرها زده بودند انعام فرمودم
تزوکات تیموری ( ابوطالب حسینی تربتی )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی