aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

ساختار اقتصادیِ ایران : سرمایه داری دولتی

جمعه, ۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۷ ب.ظ

برداشتِ حداقل یا فرمالیست از آزادی سیاسی ، دموکراسی را مترادف با برگزاری انتخابات منصفانه ، منظم و ادواری می داند . اما برداشت جامع تر ، برندگان انتخابات را الزاما صاحبان اصلی قدرت نمی داند و معتقد است که حسابدهی و انتخاب سیاسی واقعی مستلزم وجود آزادی و جمعگرایی گسترده تری است . در این راستا برخی از محققان ، مانند سارتوری برآنند که دموکراسی مفهومی ارزشی و آرمانی است .
مفهوم لیبرال دموکراسی از این دسته می باشد که بر ارزش ذاتی آزادی سیاسی در دموکراسی تاکید دارد . برای مثال مارگولیس ، لیبرال دموکراسی را سیستمی می داند که در آن هدف اولیه ی دولت کمک به رشد فردیت و تامین آزادی های فردی می باشد . رکن دیگر لیبرال دموکراسی حق مشارکت در تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی است . در این راستا بولن ، دموکراسی را متشکل از دو عنصر اصلی می داند :

  1. آزادی سیاسی ، یعنی حق آزادی عقیده ، بیان و تشکیل احزاب سیاسی برای کلیه ی شهروندان .
  2. حکومت دموکراتیک ، یعنی پاسخگویی دولت به مردم و حق افراد برای مشارکت در دولت به طور مستقیم و یا از طریق انتخاب نماینده .

برداشت دموکراتیک از دموکراسی دامنه ی لیبرال دموکراسی را گسترش داده ، برآنست که تامین آزادی سیاسی مستلزم آن است که شهروندان در بهره برداری از امکانات اقتصادی و آزادی های سیاسی از فرصت های برابر بهره مند شوند . لذا برای دولت این حق را قائل است که آزادی اقتصادی ، از جمله حق مالکیت خصوصی و توزیع درآمد را تنظیم کند . البته تا آنجا که این دخالت ، ارکان لیبرال دموکراسی یعنی آزادی های فردی ، اقتصادی و سیاسی را متزلزل نکند . این برداشت طیف وسیعی را در برمی گیرد . جناح لیبرال دموکرات بر آزادی های فردی و اقتصادی تاکید می کند و خواهان حداقل دخالت دولت می باشد . در مقابل جناح سوسیال دموکرات به تامین فرصت های برابر اهمیت بیشتری می دهد و دست دولت را در تنظیم امور اقتصادی بازتر می گذارد . جناح میانه ، سوسیال لیبرال دموکرات ، تلاش می کتد تا بین دو سوی این معادله تعادلی مطلوب فراهم آورد .
در واقع تعیین سطح مطلوب دخالت دولت در آزادی اقتصادی تا حدودی به ساختارهای اقتصادی و سیاسی جامعه و تجربه ی تاریخی آن بستگی دارد . برای مثال ، جامعه ی ایران همواره از دیکتاتوری رنج می برده ، ساختار اقتصادیِ آن متکی بر سرمایه داری دولتی است و طبقه ی حاکمه با استفاده از باورهای مذهبی و مناسبات اجتماعی پیشا صنعتی ، سلطه ی ایدئولوژیک ، اقتصادی و سیاسی خود را بر جامعه تحمیل می کند ؛ در چنین جامعه ای اصلاحات اجتماعی مستلزم عقب راندن مرزهای دخالت دولت ، تامین آزادی های فردی و تامین آزادی های سیاسی و اقتصادی می باشد . در این چهارچوب تامین فرصت های برابر در بهره برداری از امکانات اقتصادی عمدتا از طریق تولید اشتغال ، تامین دسترسی به آموزش ، بهداشت و بیمه ی اجتماعی انجام می گیرد .
از سوی دیگر مکتب مارکسیسم ، آزادی های سیاسی و اقتصادی را ابزاری برای تامین منافع طبقاتی می داند . این نظریه در وجه لنینیستی آن ، دیکتاتوری پرولتاریا ، تا آنجا پیش می رود که هم آزادی سیاسی و هم آزادی اقتصادی را حذف و نقض و انحصار کامل آنها توسط دولت را نهادینه می کنند .

دموکراسی و توسعه ی اقتصادی پایدار : تجربه ی ایران ( هادی زمانی )

  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی