aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

۲۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

... دولت اوباما جانب بانک‌ها را گرفت . شاید ادعا می‌شد که هدف از این‌کار آن نبوده که اوباما قصد لطف کردن به بانک‌ها را داشته ، بلکه این‌کار به آن دلیل انجام شد که دولت برای نجات اقتصاد هیچ گزینه یا راه‌حل جایگزین نداشت . مردم آمریکا به‌درستی نسبت به این ادعا بدگمان بودند : همانطور که در فصول بعد استدلال خواهم کرد گزینه‌های جایگزینی وجود داشت که از سیستم مالی محافظت می‌کرد و آن‌را تقویت می‌نمود و برای شروع مجددِ وام‌دهی کمک بیشتری می‌کرد ، گزینه‌های جایگزینی که در بلندمدت بدهی ملی که از خود به‌جای می‌گذاشت صدها میلیارد دلار کوچک‌تر از بدهی کنونی می‌شد و حس به‌مراتب بهتری از انصاف و عدالت از خود باقی می‌گذاشت ؛ اما این راه‌حل‌های جایگزین باعث فقیرتر شدن سهامداران و صاحبان اوراق‌ قرضه‌ی بانک‌ها می‌شد . از نظر منتقدان ، بسته‌ی نجات اوباما تعجبی نداشت که ، باتوجه به داشتن رابطه‌ی تنگاتنگی که تیم اوباما با وال‌استریت داشت ، از این راه‌حل‌های جایگزین پشتیبانی نکرد .
[...]
زمانی که بوش جانب وال‌استریت را گرفت و تسلیم باج‌خواهی آنها شد هیچ‌کس تعجب نکرد . بسیاری امیدوار بودند که اوباما رویکرد متوازن‌تری را درپیش بگیرد . [...] به‌نظر می‌رسید که رئیس‌جمهوری که قرار بود همه‌ی گروه‌ها را زیر یک چادر بزرگ جمع کند ، با انتخاب تیم خود حتی پیش از به‌قدرت رسیدن طرف‌ها را انتخاب کرده .
سقوط آزاد ( جوزف ای. استیگلیتز )
  • Zed.em
اگر بانکی کار خود را به‌خوبی انجام دهد ، برای شروع کسب و کارهای جدید و گسترش کسب و کارهای قدیمی منابع مالی فراهم می‌کند ، اقتصاد رشد می‌کند ، فرصت‌های شغلی ایجاد می‌شود و همزمان بانک بازدهی بالایی کسب می‌کند ؛ این بازدهی به‌اندازه‌ای است که پول سپرده‌گذاران همراه بهره به آنها پس داده شود و به آنهایی که پول‌های خود را در بانک سرمایه‌گذاری کرده‌اند ، بازدهی‌های رقابتی ارائه دهد .
طمع برای کسب سودهای آسان از طریق هزینه‌های معامله ، بسیاری از بانک‌های بزرگ را از کارکردهای اصلی خود منحرف کرد . سیستم بانکداری در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر روی وام‌دهی به کسب و کارهای کوچک و متوسط ، که پایه و اساس خلق فرصت‌های شغلی در هر اقتصادی هستند ، تمرکز نکرده بود و به‌جای آن روی ارتقاء و توسعه‌ی فرایند تولید اوراق بهادار ، به‌ویژه در بازار وام‌های مسکن تمرکز کرده بود .
درگیر شدن در فرایند تولید و ارائه‌ی اوراق بهادار ، فعالیتی بود که مهلک بودن آن ثابت شد . در قرون وسطی کیمیاگران تلاش می‌کردند تا فلزات بی‌ارزش را به طلا تبدیل کنند . کیمیاگری مدرن مستلزم تبدیل وام‌های مسکن درجه دو و پُر ریسک به محصولاتی با درجه‌ی AAA° بود که به اندازه‌ی کافی بی‌خطر بودند که حتی صندوق‌های بازنشستگی اقدام به نگهداری آنها می‌کردند . مؤسسات رتبه‌بندی با احترام از آنچه بانک‌ها انجام داده بودند یاد می‌کردند . سرانجام بانک‌ها مستقیماً درگیر فعالیت‌های پرخطر شدند . برای نمونه نه‌تنها درمورد دارایی‌های پرخطری که خلق می‌کردند همچون واسطه عمل کردند ، بلکه درحقیقت خود نیز اقدام به نگهداری از چنین دارایی‌هایی می‌کردند . احتمالاً بانک‌ها و مقامات نظارت کننده بر عملکرد آنها فکر می‌کردند که خود از ریسک‌های ناخوشایندی که برای دیگران ایجاد کرده بودند جان سالم به‌در برده‌اند ، اما زمانی که روز حساب فرا رسید ، وقتی که بازارهای مالی سقوط کردند ، مشخص شد که آنها نیز از اینکه دچار چنین ریسک‌هایی شده‌اند غافلگیر شده‌اند .
سقوط آزاد ( جوزف ای. استیگلیتز )

°این درجه (AAA-rated products) به محصولاتی که به لحاظ اعتباری بالاترین سطح را دارند داده می‌شود -م
  • Zed.em
تنها شگفتی و تعجبی که در مورد بحرانِ اقتصادی سال ۲۰۰۸ وجود داشت این بود که بحران سبب شگفتی بسیاری از افراد شد ! به نظرِ تعداد کمی از ناظران ، این بحران دقیقاً به همان شکلی که باید اتفاق می‌افتاد اتفاق افتاد ، که نه‌تنها قابل پیش‌بینی بود که پیش‌بینی هم شده بود . یک بازارِ فاقد نظارت که لبریز از نقدینگی و نرخ‌های بهره‌ی پایین بود ، یک حباب جهانی در بخش املاک و مستغلات و دادن وام‌های درجه دویی که شتابان در حال افزایش بود ، همه‌‌ی این‌ها ترکیبی خطرناک بود . به این فهرست کسری مالی و تجاری ایالات‌متحده و انباشت متناظر ذخایر عظیم دلار در چین (تصویری که نشان دهنده‌ی یک اقتصاد جهانی نامتوازن است) را اضافه کنید ؛ روشن بود که اوضاع به‌طور وحشتناکی افتضاح بود .
تفاوت این بحران با انبوهی از بحران‌ها که پیش از آن طی ربع قرن گذشته رخ داده بودند این بود که بحران اخیر برچسب 'ساخت ایالات‌متحده‌ی آمریکا' را به خود گرفت . و درحالیکه بحران‌های قبل مهار شده بودند ، این بحرانِ ساخته شده در آمریکا ، به سرعت به دیگر نقاط جهان گسترش یافت . ما علاقه داشتیم کشور خود را به‌عنوان یکی از موتورهای رشد اقتصادِ جهانی و صادر کننده‌ی سیاست‌های اقتصادی بی‌نقص (و نه صادر کننده‌ی رکودهای اقتصادی) بدانیم . آخرین باری که ایالات‌متحده یک بحران عمده به خارج صادر کرده بود در دورانِ رکود بزرگ اقتصادی سال‌های دهه‌ی سی میلادی بود .
سقوط آزاد ( جوزف ای. استیگلیتز )
  • Zed.em