حاکمِ افلاطونی
میگویند افلاطون برای کسی که میخواهد رهبر باشد شرایط بسیار سخت قائل شده ، از آنجمله بوده است که رهبر علاوه بر مدارج علمی و اخلاقی از جهت ظاهری هم باید : مالِ دنیا نداشته باشد ، زن نگیرد و طبعاً اولاد نداشته باشد ، حتی دوست و آشنایی هم نداشته باشد . دراینصورت چنین آدمی بدون حُبّ و بغض همه را به یک چشم خواهد نگریست و بهنفع هیچکس ، حتی خودش ، دست به کاری نخواهد زد .°
نون جو و دوغگَو ( باستانی پاریزی )
°"حکام از مشاغل دیگر صرفنظر خواهند کرد و پیشهی بسیار دقیق آزادی مملکت را در پیش خواهند گرفت ... هیچیک از آنان نباید شخصاً چیزی را مالک باشند ، نباید خانه یا دکانی داشته باشند که ورود به آن بر دیگران ممنوع باشد . احتیاجات خود را سالیانه از اهل شهر بهعنوان سهمیه دریافت کنند و نه بیشتر ... حکام نباید دست به طلا و نقره بزنند یا در جایی باشند که در آن طلا و نقره وجود داشته باشد . نباید لباس خود را با آن زینت بدهند ... نباید خانه و زمین داشته باشند که بهجای حکومت به خانهداری و کشاورزی خواهند پرداخت و بهجای آنکه حامی و مدافع مردم شهر باشند دشمن آنان خواهند شد و جبار و ستمکار خواهند گردید ... حکام باید از یک زندگی ساده و بیتجمل برخوردار باشند ... آنان مانند عبّاد و معتکفین ، با هم غذا خواهند خورد و در خانههای چوبی جدا از هم مانند سربازان میخوابند ... حکام زن نخواهند داشت ، روش اشتراکی آنها دربارهی زنان ، مجری خواهد بود ... حتی کودکان آنان متعلق به ایشان نخواهد بود ... و بهاشتراک و دستهجمعی تربیت خواهند یافت ..."(تاریخفلسفه ویل دورانت ص۵۴)
- ۰۱/۰۴/۰۹