کافر عادل یا مسلم جائر ؟!
... چه وقتی هولاکو خانِ مغول وارد بغداد شد ، جمعی از علماء به پچپچ افتادند ، اما ناگهان یکسؤال برابر علماء قرار گرفت (و من گمان دارم که طراح این سؤال عجیب ، اعجوبهی طوس ، خواجهنصیر بوده باشد که دست هولاکو را گرفت و به بغداد آورد) سؤال این بود :
کدام یک برتر است ؟ فرمانروای کافر عادل ، یا حاکم مسلمان ظالم ؟
علما در مستنصریه [مدرسهای که مستنصر (۶۲۳هجری.۱۲۲۶میلادی) بهعنوان رقیب و برای بیفروغ کردن مدرسهی نظامیهی بغداد ساخت] جمع شدند ، و همه در دادن جواب بهحیرت ماندند . رضیالدین علیبنطاووس (که از علمای معروف شیعه و دوست ابنعلقمی وزیر خلیفه بود) آری ، رضیالدین پیش آمد و بهخط خود نوشت که "عادل کافر بر مسلم جائر فضیلت دارد" ، همهی علما بعد از آن مهر و امضای خود را زیر آن فتوی نهادند و بدینطریق عملاً فتوی دادند که هولاکوخانِ مغول بر مستعصم بالله ، اولاد عمّ پیغمبر فضیلت دارد .°
بهنظر من ، خلیفهناصر [پدربزرگ مستنصم حاکم بغداد که یهمدت نظامیه را تغییر کاربری داده و از مدرسه به اصطبل تبدیل کرد ! به این بهانه که طلاب در مدرسه به فعل لواط و زنا و ... مشغولند ! اما بعد دوباره مدرسه را باز کرد به این بهانه که خواب دیده است و ...] در اوایل خلافتِ خود و در ایامی که هنوز تجربهی کافی از مملکتداری نداشته است ، باید دچار چنان اشتباه بزرگی ، یعنی بستن مدرسهی نظامیه و رنجاندن و بیآبرو کردن مشتی استاد پیر و پارسا شده باشد و این درست همان پوستخربزهای است که هفتصدسال بعد از او ، اتفاقاً زیر پای هم نام و هم لقب دیگرش در ایران گذاشتند . مقصودم ناصرالدینشاه قاجار است ، که او هم مثل ناصر ، در اثر جوانی و سعایت اطرافیان ، وزیر مدرسهساز خود امیرکبیر را کشت و اندکی بعد ، مهمترین مؤسسهی تربیتی آن روزگار یعنی دارالفنون را ، که میبایست دانشگاه بعدی مملکت باشد و از جهت علم ، دانش و فنون نظامی مردم ایران را در برابر روس و انگلیس و بهطور کلی نفوذ تمدن غرب تجهیز کند ، به روزی انداخت که مدتها بعد از آن عارف قزوینی هم میگفت : ز دارالفنون غیر از جنون نداریم ...
دارالفنون شاید میتوانست کجدار و مریز به راه خود برود ، اما کیفیت کار ملکمخان بهانه پدید آورد که دارالفنون نیز به همان سرنوشتی دچار شود که قرنها پیش از آن نظامیه بدان دچار شده بود .
نون جو و دوغگَو ( باستانی پاریزی )
°حسین امین المدرسةالمستنصریه ص۱۰۷ (و این بهسال ۶۵۶هجری/ ۱۲۵۸میلادی بود ، ترجمهی تاریخ فخری ص۱۹)
- ۰۱/۰۴/۰۸