aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

aleshanee

سعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است !

ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه

ضرورت داوری سالم برای تشخیص موقعیت ها

جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ
برای روشن کردن مرز میان دهشت بیکلام ، که آدمی چیزی از آن نمی آموزد ، و تجاربی نه دهشتناک اما اغلب نفرت انگیز که در آنها رفتار انسانها در معرض داوری معمولی است ، خوب است ابتدا واقعیتی را یادآوری کنم که بدیهی است اما به ندرت ذکر می شود . آنچه در آموزش اولیه و غیرتئوریک ما در باب اخلاقیات اهمیت داشت ، هرگز رفتار مجرم واقعی نبود . زیرا در آنزمان هرکس که عقلش سر جایش بود نمی توانست از یک مجرم انتظاری جز بدترین کردار را داشته باشد . کمااینکه با آنکه رفتار وحشیانه ی اعضای گروه ضربت در اردوگاههای کار اجباری و شکنجه گاههای پلیس مخفی به خشممان آورد ، اما از لحاظ اخلاقی پریشانمان نکرد . و به راستی هم عجیب می بود اگر سخنرانی های سردمداران نازی بر مسند قدرت ، که سالها بود همه از عقایدشان خبر داشتند ، موجب انزجار اخلاقی ما می شد . در آنزمان رژیم جدید برایمان چیزی جز یک مشکل سیاسی بسیار پیچیده نبود ، که یکی از وجوه آن ، رخنه ی تبهکارى در عرصه ی سیاسی بود . به نظرم برای پیامدهای ترور بیرحمانه نیز آماده بودیم و به راحتی می پذیرفتیم که این نوع ترس احتمالا از اغلب آدمها مردمی جبون مى سازد .
اینها همه وحشتناک و پرمخاطره بود ، اما هیچ مسأله اخلاقی پیش نمی آورد . مسائل اخلاقی تازه با پدیده ی 'هماهنگ شدن' پدیدار شد ، یعنى نه با تزویر برخاسته از ترس ، بلکه با همین اشتیاق زودهنگام برای جا نماندن از قطار تاریخ ، با همین تغییر عقیده ی 'صادقانه ای' که یکشبه عارض اکثریت بزرگی از شخصیت های سرشناس از تمامی اقشار و تمامی شاخه های فرهنگ شد . آنان با سهولتی باور نکردنی توانستند رابطه ی خود را با دوستانی قدیمی بگسلند و از آنها دوری گزینند . خلاصه اینکه آنچه ما را ناراحت می کرد نه رفتار دشمنانمان که رفتار دوستانمان بود ؛ دوستانی که در ایجاد این وضعیت هیچ سهمی نداشتند . آنها مسئول اعمال نازی ها نبودند ، فقط تحت تأثیر موقعیت نازی ها قرار گرفته بودند و قادر نبودند داوری خود را در برابر آنچه که آنزمان حکم تاریخ می پنداشتند قرار دهند . برای درک آنچه حقیقتا در مراحل اولیه رژیم رخ داد ، می بایست نه به مسئولیت شخصی افراد که به از کار افتادن قوه ی داوری انسان توجه داشت .
درست است که بسیارى از این مردم به سرعت سرخورده شدند ، و همه می دانند که اغلب افرادی که در 20 ژوئیه 1944 به خاطر توطئه علیه هیتلر جان خود را از دست دادند ، زمانی با رژیم ارتباط داشتند . با اینحال به نظر من فروپاشی اخلاقی آغازین در جامعه ی آلمان ، که از بیرون چندان محسوس نبود ، پیش درآمد از هم پاشیدن کامل این جامعه بودکه طی سالهای جنگ به وقوع پیوست .
مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری ( هانا آرنت )
  • Zed.em

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی