تعادل بین علم و یک نظام اخلاقیِ معنوی
دوشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۲ ق.ظ
"... برای شما و برای تمامی کاستالیاییها فقط یک خطر در کمین نشسته است ، ما ناگزیر هستیم هر روز از خودمان پاسداری کنیم و مواظب خودمان باشیم . روحِ ولایت (آموزش) و نظام ما بر دو اصل بنیاد گرفته است : بر عینیت و عشق واقعی به تحصیل و مطالعه ، و بر پرورش خِرد استغراق و هماهنگی . برای ما متعادل ساختن این دو یعنی عقل و دانش و سودمند و ارزشمند بودن برای نظام ، اصل است . ما علوم و نظامها ، مقررات و پژوهش را ، البته هرکدام بشیوهی خاص خود ، دوست داریم ؛ اما در عین حال میدانیم که سرسپردگی و پایبندی به انضباط و مقررات الزاماً نمیتواند فرد را از خودخواهی ، پلیدی ، بدی ، پوچی و بیهودگی باز دارد . تاریخ نمونههای بسیاری را ارائه داده است ، فولکلور هم شخصیت دکتر فاووست را مطرح ساخته است تا بتواند این خطر را بنمایاند .
در قرون گذشته ایمنی را در اتحادِ منطق و مذهب ، تحقیق و زهد ، یا ریاضت کشیدن میجستند ، در دانشگاهِ ادبیاتشان الهیات فرمانروایی میکرد . ما بین خودمان از استغراق و تفکر استفاده میکنیم ، و از درجات زیبا و پسندیدهی یوگا ، تلاش میکنیم حیوانی را که در درونمان است و Diabolus - شیطانی را که در تمام زمینهها و رشتههای علوم آشیانه گرفته است از خودمان برانیم . هم شما و هم خود من بخوبی میدانیم که بازی مهرهی شیشهای نیز شیطان پنهان خود را دارد که میتواند به هنرمندی و هنرپروری بیانجامد ، به خودخواهی هنرمندانه ، به تکامل نفس ، به تلاش برای استیلا بر دیگران و پس از آن سوءاستفاده از قدرت و استیلاگری . به همین دلیل است که ما به آموزشی غیر از آموزش عقلانی و به تسلیم شدن به اصول اخلاقی نظام نیاز داریم ، و این امر نه بدان خاطر که زندگی روحاً فعالمان را در یک قالب زندگی رؤیاییِ طبیعتاً گیاهیگونه بریزیم ، بلکه برعکس برای این است که بتوانیم خودمان را به اوج یا به قلّهی رفیع کامیابی و پیروزی عقلانی برسانیم . ما نمیخواهیم از Vita Activa - زندگی فعال ، بگریزیم و خودمان را به Vita Contemplativa - زندگی معنوی برسانیم ، بلکه میخواهیم پیوسته به پیش برویم و ضمناً به تناوب بین ایندو ، یعنی آسودهخاطر زیستن بین آنها ، زندگی کنیم و در هر دو شرکت جوییم ."
بازی مهرهی شیشهای ( هرمان هسه )
در قرون گذشته ایمنی را در اتحادِ منطق و مذهب ، تحقیق و زهد ، یا ریاضت کشیدن میجستند ، در دانشگاهِ ادبیاتشان الهیات فرمانروایی میکرد . ما بین خودمان از استغراق و تفکر استفاده میکنیم ، و از درجات زیبا و پسندیدهی یوگا ، تلاش میکنیم حیوانی را که در درونمان است و Diabolus - شیطانی را که در تمام زمینهها و رشتههای علوم آشیانه گرفته است از خودمان برانیم . هم شما و هم خود من بخوبی میدانیم که بازی مهرهی شیشهای نیز شیطان پنهان خود را دارد که میتواند به هنرمندی و هنرپروری بیانجامد ، به خودخواهی هنرمندانه ، به تکامل نفس ، به تلاش برای استیلا بر دیگران و پس از آن سوءاستفاده از قدرت و استیلاگری . به همین دلیل است که ما به آموزشی غیر از آموزش عقلانی و به تسلیم شدن به اصول اخلاقی نظام نیاز داریم ، و این امر نه بدان خاطر که زندگی روحاً فعالمان را در یک قالب زندگی رؤیاییِ طبیعتاً گیاهیگونه بریزیم ، بلکه برعکس برای این است که بتوانیم خودمان را به اوج یا به قلّهی رفیع کامیابی و پیروزی عقلانی برسانیم . ما نمیخواهیم از Vita Activa - زندگی فعال ، بگریزیم و خودمان را به Vita Contemplativa - زندگی معنوی برسانیم ، بلکه میخواهیم پیوسته به پیش برویم و ضمناً به تناوب بین ایندو ، یعنی آسودهخاطر زیستن بین آنها ، زندگی کنیم و در هر دو شرکت جوییم ."
بازی مهرهی شیشهای ( هرمان هسه )
- ۹۸/۰۵/۰۷