مفهوم یاسا
شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۱:۰۳ ب.ظ
یاسا در مغولی به معنای حکم و فرمان و نیز مجازات و تنبیه است . در متون منثور تاریخی عهد مغول و تیموری ، ترکیبات اسمی و فعلی و وصفی آن فراوان دیده میشود که از آنجمله میتوان به : یاسانامه ، به یاسا رسیدن ، یاسا فرمودن ، یاسا نوشتن و ... اشاره کرد که بسیاری از این گروهِ واژگانی از نظر معنا و مفهوم با یکدیگر نزدیک و مترادف هستند اما ترکیبات آنها با تنوع و تکثر بکار رفته است .
از ماندگارترین ترکیبات یاسا "به یاسا رسیدن" به معنی اعدام شدن است . قانون مجازات اعدام در نزد مغولان از اصل عدم تناسب جُرم و مجازات پیروی میکرد . یعنی ممکن بود برای جُرمی کوچک مجازات اعدام تعیین شود ، همچنین اصل شخصی بودن مجازاتها هم اعمال نمیشد ؛ در نتیجه در بعضی موارد ، فرزندان فرد مجرم به جای او اعدام میشدند .
مفهومشناسی واژگانی یاسا در ادبیات دیوانسالاری ایران در عهد مغول - تیموری ( محسن روستایی )
از میانِ پینوشتها :
از ماندگارترین ترکیبات یاسا "به یاسا رسیدن" به معنی اعدام شدن است . قانون مجازات اعدام در نزد مغولان از اصل عدم تناسب جُرم و مجازات پیروی میکرد . یعنی ممکن بود برای جُرمی کوچک مجازات اعدام تعیین شود ، همچنین اصل شخصی بودن مجازاتها هم اعمال نمیشد ؛ در نتیجه در بعضی موارد ، فرزندان فرد مجرم به جای او اعدام میشدند .
مفهومشناسی واژگانی یاسا در ادبیات دیوانسالاری ایران در عهد مغول - تیموری ( محسن روستایی )
از میانِ پینوشتها :
- به غیر از یاسا در کتب تاریخ مغول احکام و اوامر چنگیزخانی را با کلمهی "توره" نیز یاد کردهاند . این کلمه در زبان مغولی به معنی آداب قومی و دستورات اجدادی است . نک : اقبال آشتیانی ، ۱۳۸۴ : ۷۸ .
- مغولان یاسانامهی بزرگ را "تونجین" گویند و معنی تونجین احتیاط کردن و یقین دانستن است . نک : جوینی ، ۱۳۸۵ ج۱ : ۱۷ ؛ اقبال آشتیانی ، ۳۸۴ : ۷۸ ؛ جعفری مذهب ، ۱۳۷۹ : ۳ .
- چینیها را از قدیم عادت بر این جاری بود که گفتههای روزانهی امپراتوران خود را یادداشت کنند . مغولها نیز این عادت را از چینیها فرا گرفتند و سخنان پادشاهان خود را روز به روز مینوشتند و آنها را بعد از مرگ ایشان آشکار میکردند ولی در نوشتن تمام آنها آزاد نبودند ، بلکه هر سخن را که خان اجازه میداد ضبط میکردند و گاهی که میخواستند معنی آن پوشیده بماند ، عبارات خود را مسجع و مغلق ادا میکردند . این قسم سخنان خانان مغول را که پیش مردم مرعی و محترم بود به مغولی بیلیک که به معنی دانش و حکمت است میگفتند . بیلیک : سخنان ثبت شدهی خان ؛ مجموعهی بیانات هریک از خانان که حکم احادیث در اسلام را داشت و بدانها استناد و عمل میشد . بیلیک در زبان ترکی جغتایی به معنی پند و نیز علم و دانش است . نک : بناکتی ، ۱۳۴۸ : ۳۷۱ ؛ صفا ، ۱۳۷۸ ج۳ : ۷۵ و ۳۰۹ ؛ اقبال آشتیانی ، ۱۳۸۴ : ۷۹ ؛ تسف ، ۱۳۶۸ : ۱۱۱-۱۱۳.
- تزوکات اسم مغولی خداوند یعنی "تنکری" با صفت "تعالی" به جای "الله" است . در 'تزوکات تیموری' یا دستورات حکومتی امیر تیمور گورکانی ، راه و روش حکومتداری آمده است . نک : صفا ، ۱۳۷۸ : ۴/۴۴ .
- ۹۸/۰۱/۱۷